رم بالا

  • ۰
  • ۰

دانلود مقاله حضرت مهدی

 


سالهاست که در برابر غفلت بشر نسیمی وزیدن گرفته است که برای درک لحظات فرحبخش آن می بایست در معرض آن
قرار گرفت و همگان را بدان دعوت کرد، به عبارت زیبای انجیل :کمرهای خود را بسته، چراغ های خود را افروخته بدارید، مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نمی برید پسر انسان می آید. (لوقا-12: 40-35) وزش این نسیم را همگان احساس
می کنند حتی آنان که تداوم آن را قرین با به هم ریختگی بساط شعبده و دروغ و سلطه خویش می دادند.
"موعود ادیان " نه یک پندار و یک خرافه و نه حاصل و محصول روزگار سخت زندگی وعکس العمل های روانی و احساسی، بلکه واقعیتی است که ریشه در جان انسان دارد. همواره دشمنان بشر و استعمارگران و سرمایه داران طالب قدرت و سیطره، سعی در نفی و انکار ایده "انتظار فرارسیدن روز مقدس ظهور موعود ادیان" و لوث کردن این امر با مفروضاتی بی پایه و اساس کرده اند تا حقیقت و واقعیتی بزرگ و انسان ساز را خرافه ای ضعیف جلوه گر سازند و از این طریق امکان ادامه ی حیات و سیطره ی خود را فراهم نمایند.
اگر بخواهیم عصاره ی تمام آراء موجود درباره ی >منجی و موعود ادیان ای قلم درحرفهایت اثری نیست برای من از آشنا خبری نیست
ای خدااین جمعه هم آمد ورفت از یوسف فاطمه خبری نیست
مهدویت در شیعه :
در روایت آمده است که امام زمان (عج) فاصله‌های طبقاتی را در سطح جوامع بشری بر هم خواهند زد. در روایت داریم که در زمان مهدی ما، هیچ انسان گرسنه‌ای در سراسر زمین پیدا نخواهد شد. این آن مهدویتی است که ما به آن معتقدیم و همة ادیان به آن معتقدند، ولی هیچ کس به اندازة شیعه، راجع به آن جامعة آخرالزمان و انقلاب بزرگ، شفاف سخن نگفته‌ است. و شاید دیگران، آگاهی شفاهی از وضعیت نداشته‌اند. شیعه حتی نام مقدس آن رهبر انقلاب جهانی را نیز می‌داند، روش حکومت او را توصیف کرده است و شاید در هیچ مکتب دیگری چنین نباشد. شما در اُپانیشادها، در وداها، در انجیل، در تورات و در همه منابع شرق و غرب، بشارت آخرالزمان را می‌بینید، ولی هیچ جا به اندازة منابع شیعه، شفاف و دقیق راجع به ایشان، حتی قیافه، حرف‌ها، شعارها و نحوة انقلاب و حاکمیتش بحث نشده است. هدف عمدة نظام لیبرال سرمایه‌داری که می‌گوید ما با “مدینة فاضله”سازی و مسیانیزم، با بنیادگرایی دینی، با رادیکالیزم انقلابی، با فوندامنتالیزم و با ایدئولوژی، مخالفیم. و با هر نوع اصول‌گرایی،‌ حتی غیردینی آن مبارزه می‌کند، این است که در افکار عمومی بشر، به خصوص در دانشگاه‌های شرقی و اسلامی،‌ در ذهن دانشجو و سپس در ذهن مردم، حالت تردید در وضع موجود و حالت متوقع و منتظره، پیش نباید که عجب!! پس مدرنیتة سرمایه‌داری، آخر خط نیست؟ و باید منتظر بود؟ این پرسش نباید در افکار عمومی و خصوصی بشریت، جوانه بزند!! آنها می‌خواهند بگویند که هیچ چیزی دیگر فراتر از این وضع موجود جهان نیست و آنچه هست، عین علم و عقلانیت و آخر خط و پایان تاریخ است. می‌گویند این جا ایستگاه آخر است و بشریت باید از قطار پائین بیایند. توجه داشته باشید نمی‌گویند که همة بشریت در سطح ما زندگی کنند و امکانات مردم آمریکا را در اختیار داشته باشند. که اگر بگویند، باید دست از ستم جهانی و نابرابری‌ها بردارند. چون اگر معنی” جهانی شدن“ این باشد که توزیع ثروت، قدرت، آگاهی و حرمت و احترام در تمام جهان، یکسان باشد، مورد قبول است، اما جهانی شدن که آنان می‌طلبند به معنی” آمریکایی شدن“است؛ جهانی شدن از نوعی که در رأسش، سرمایه‌داران حاکم بر آمریکا باشند و بقیة بشریت، قاعدة آن هرم باشند
در روایت داریم مهدی (عج) با برهان و شمشیر، از راه انقلاب جهانی به حاکمیت و عدالت جهانی دست خواهد یافت ایشان با مسیحیان به وسیلة انجیل حقیقی و با یهودیان به تورات حقیقی احتجاج و استدلال می‌کند و برای هیچ کس، عذر و بهانه‌ای نمی‌گذارد و اغلب مردم با منطق و برهان و موعظه و رحمت، متقاعد می‌شوند و آنها که لجاجت می‌کنند با شمشیر، اصلاح خواهند شد و بشریت دیگر جز مسلمان نخواهند بود.
پس یک خط در نگاه به آیندة انسان و نگاه به تاریخ است که در غرب، از آن تعبیر به “مسیانیزم و فتوریزم” کردند و آن را با همین کوبیدند، چون تاریخ، زنده است، فعال است و از طرف یک موجود ذی‌شعور، هدایت می‌شود و عاقبت بشر به منجلاب، ختم نخواهد شد و به تاریخ بشر، خوش‌‌بین و معتقد است که از پس همة ستم‌ها و بی‌عدالتی‌ها و دروغ‌هایی که به بشرگفته‌اند و می‌گویند، خورشید “حقیقت و عدالت”،‌ طلوع خواهد کرد و خدا، انسان را با ستمگران تاریخ، وا نخواهد گذارد؛ اما متقابلاً خط دومی وجود دارد که از طرف تفکر لیبرال و سرمایه‌داری و هژمونی غرب، امروز در دنیا به آکادمی‌ها و دانشگاه‌ها پمپاژ می‌شود و در سطح افکار عمومی دنیا، به زور تبلیغات، القا می‌شود و نفی ایدة “غایت تاریخ” است. وقتی می‌گوییم “غرب”، مردم مغرب‌زمین، مراد نیستند. مردم مغرب‌زمین، آنها که مذهبی و مسیحی‌اند به “موعود”، معتقدند و علی‌رغم همة بمباران‌هایی که علیه فطرت آنان اعمال شده‌ - ولو یک قشر اقلیت در غرب، در آمریکا و اروپا هستند – ولی هنوز لطافت باطنی خود را حفظ کرده‌اند. من به یادم می‌آورم که با بعضی دوستان در واشنگتن برای دیدار از کلیسایی که بسیار معظم و قدیمی بود و تقریباً حالت موزه داشت و شامل هفت کلیسای تودرتو بود، رفتیم در سالن کلیسا یک دختر دانشجوی آمریکایی را دیدم ایستاده، نی می‌زند و اشک می‌‌ریزد، ما رفتیم و شاید ساعتی بعد که برگشتیم این دختر را دیدم که همچنان ایستاده و نی‌ می‌نوازد. صبح یکشنبه بود. جلو رفتم و از او پرسیدم که تو را چه می‌شود؟ گفت: نذر کرده که در انتظار موعود و به عشق او هر صبح یکشنبه، تا زنده است، بر در کلیسا، نی‌ بزند. این جامعه‌ای است که معنویت،‌ انسانیت و عدالت را در آن، شبانه‌روز بمباران می‌کنند با این وجود، از پس فطرت آن دختر جوان مذهبی دانشجو، در قلب واشنگتن برنمی‌آیند. پس وقتی از غرب، سخن می‌گویم، منظور من، مردم عادی، ناآگاه و سادة مغرب‌زمین، به خصوص محرومین که حتی فاسدانشان نیز به نحوی مظلوم و قربانی هستند، نیست. مراد “هژمونی سرمایه‌داری لیبرال” و حاکمیت هسته‌های سرمایه‌داری یهود است که امروزه بر آمریکا و از طریق آمریکا بر دنیا حکومت می‌کنند، همان‌ها که در انتخابات اخیر که مملو از تقلب بود برای انتخاب یکی از این دو نفر، که هر دو هم حافظ منافع آن هستة سرمایه‌داری هستند، خرج مغزشویی افکار عمومی کردند
مهدویت در ادیان اللهی :
انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمى شناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد.
از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانى و نا امنى و تیره روزى خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانه اى نایل آیند.به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحى که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهاى ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى واقعى بنیان خواهد نهاد سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهى در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایى داده اند.
در این زمینه، یکى از نویسندگان معروف چنین مى نویسد:
« موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعى است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّى است. صَرفِ نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل مى دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، و طالب تکامل معنوى وقتى که از همه نا امید مى شود، و مى بیند که با وجود این همه ترقّیات فکرى و علمى شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل و بى خبر، روز به روز خود را به سوى فساد و تباهى مى کشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دورى مى جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچى مى کند; بنا به فطرت ذاتى خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ مى شود، و از او براى رفع ظلم و فساد یارى مى جوید.
از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوى یک مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتى و یهودى و مسیحى و مسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب هاى قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالى اسکاندیناوى و حتّى در میان مصریان قدیم و بومیان و حتّى مکزیک و نظایر آنها نیز مى توان یافت».
آرى! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى در پایان جهان، یکى از مسایل بسیار مهمّ و حسّاسى است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانى، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلکه در نزد بسیارى از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامى پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب هاى الحادى، همه و همه بدان عقیده دارند
.علایم و شرایط ظهور :
مقصود از شرایط ظهور ، همان شرایطی است که تحقق روز موعود متوقف بر آنهاست و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد و می‌توان تعداد شرایط را چهار چیز دانست :
شرط اول : وجود طرح و برنامه عادلانه کاملی که عدالت خالص واقعی را در بر داشته و بتوان آن را در هر زمانی و مکانی پیاده کرد و برای انسانیت سعادت و خوشی به بار آورد وتضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد .
شرط دوم : وجود رهبر و پیشوای شایسته و بزرگ که شایستگی رهبری همه جانبه آن روز را داشته باشد .
شرط سوم : وجود یاران هکار و همفکر و پایدار در رکاب آن رهبر واحد .
شرط چهارم : وجود توده‌های مردمی که در سطحی کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری باشند ، تا در نخستین مرحلة موعود ، گرو‌ه‌های اولیه ، پیرامون حضرت مهدی (عج) را تشکیل دهند .
تفاوت شرایط و علایم ظهور :
1. وابستگی ظهور به شرایط یک نوع وابستگی واقعی و به نشانه‌ها و علایم از جهت کشف و اعلام است .
2. علایم ظهور چند رویداد و حادثه است که گاهی به ظهور پراکنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعی میان آنها و ظهور ، تحققشان پیش از ظهور است .
3. لزومی ندارد نشانه‌ها در یک زمان واقع شوند بلکه یک نشان در یک زمان پدید می‌آید و پایان می‌پذیرد و گاهی بصورت تصادفی چند نشانه با هم اتفاق می‌افتند ولی شرایط با یکدیگر مرتبط بوده، و در آخر کار موجب ظهور می‌گردند ، شرایط به تدریج بوجود آمده و آنچه ایجاد می‌شود استمرار یافته از بین نمی‌رود .
4.تمامی نشانه‌ها پیش از ظهور ظاهر گشته و از بین میروند اما شرایط به طور کامل بوجود نمی‌آیند مگر در زمان نزدیک به ظهور یا هنگام وقوع آن و ممکن نیست از بین بروند .
5. علایم (نشانه‌های) ظهور قابل شناسایی است و می‌شود فهمید کدامیک موجود شده و یا نشده است اما شناخت شرایط ساده نیست بدلیل اینکه از وجود تعداد افرادی آزموده و در عین حال با اخلاص در سطح جهان آمار خاصی در دست نیست
فوایدعلایم ظهور:
1.جنبه تشریفاتی و جلیل دارد
2.اعلام خطر و جنگ به دشمنان و ایجاد رعب وحشت در میانشان
3. مژده و بشارت به منتظرین و طالبین وصال جهت تسکین و از بین رفتن ترسشان .
شرایط ظهور :
همان شرایطی که تحقق روز موعود وگسترش عدالت جهانی متوقف برآنهاست:
1- وجود طرح وبرنامه ی عادلانه کاملی که عدالت خالص واقعی را در بر داشته باشد .
2- وجود رهبر و پیشوای شایسته وبزرگ که شایستگی رهبری همه جانبه آن روز را داشته باشد.
3- وجود یاران همکار و همفکر وپایدار در رکاب آن رهبر واحد.
4- وجود توده های مردمی که در سطحی کافی ازفرهنگ و شعور اجتماعی وروحیه فدا کاری باشند تا در نخستین مرحله موعود
گروههای اولیه پیروان حضرت مهدی(عج) را تشکیل مئ دهند.
عقیده به مهدى موعود:
عقیده به مهدى موعود - سلام‏اللَّه علیه - عقیده‏اى است که ادیان آسمانى نوعاً پذیرفته‏اند. شیعه معتقد است در ذیل تاریخ بشر فردى براى اصلاح جهان قیام مى‏کند و در این قیام هم موفق خواهد شد. این عقیده را اهل سنت هم دارند، فقط با این تفاوت که شیعیان رهبر این انقلاب را فرد معینى مى‏دانند که فرزند بلافصل امام حسن عسکرى‏علیه السلام است و در تاریخ 255 یا 256 هجرى متولد شده است و در حال غیبت به سر مى‏برد. اهل سنت مى‏گویند این فرد بعداً متولد مى‏شود. در مورد این عقیده که عقیده بسیار مهمى است، مسائل فراوان است من درباره روزى که حکومت واحد جهانى تأسیس و صالحان وارث زمین مى‏گردند و مسؤولیتى که مسلمانان و مخصوصاً شیعیان در این زمینه دارند و همچنین مسؤولیت سنگین روحانیت شیعه صحبت مى‏کنم.
سخن من در سه قسمت است:
اول: ترسیم و تصویر دورنمایى از حکومت جهانى حضرت مهدى(عج).
دوم: این‏که حضرت چگونه این حکومت جهانى را به دست مى‏آورد و چگونه موفق و پیروز مى‏شود؟
سوم: آیا ما درباره این حکومت مسؤولیتى داریم؟ چه مسؤولیتى؟
قسمت اول
در مورد تصویر و اشاره به وضع حکومت حضرت مهدى(عج)، احادیث فراوانى هست که ویژگى‏هایى را براى این حکومت ذکر مى‏کنند و من به آن اشاره مى‏کنم.
ویژگى‏هاى حکومت حضرت مهدى(عج)
ویژگى اول
اول این‏که این حکومت، حکومتى جهانى است. حکومتى نیست که در یک گوشه‏اى از زمین برقرار شود. حکومتى است جهانى که همه جهان را مسخّر مى‏کند و همه را تحت اختیار خودش قرار مى‏دهد.
از روایات فراوان این مسأله استفاده مى‏شود. علاوه بر این، آیه «...اِنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصَّلِحُونَ»(2) و آیات دیگر دلالت مى‏کند که یک زمانى صالحان حاکم زمین مى‏شوند.
یکى از خصوصیات این حکومت که با حکومت‏هاى دیگر خیلى تفاوت دارد، حکومت واحد جهانى بودن است. حکومت‏هاى متعدد نیست. شما مطلع هستید که الآن جهان در چه حالى است. حکومت‏هاى مختلفى در جهان است. همه این اختلافات باید برطرف بشود و یک حکومت حاکم گردد. این عقیده‏اى است که ما شیعیان داریم.

 

ویژگى دوم
ویژگى دوم حکومت حضرت مهدى - سلام‏اللَّه علیه - گسترش اسلام در همه جهان است به‏گونه‏اى که هیچ ده، قریه یا جایى نیست مگر صداى اذان در آن جا به گوش مى‏رسد. آیا در آن زمان ادیان آسمانى مثل یهود و نصارا باقى مى‏مانند یا نه؟ این مسأله‏اى دیگر است که فعلاً در آن قسمت بحث نمى‏کنیم. اما مسأله این است که اسلام در همه جهان گسترش پیدا مى‏کند. تردیدى هم از لحاظ روایات نیست. شما مطلع هستید که مسلمانان الآن چه مقدارند و غیر مسلمانان چقدر هستند. یک ششم جمعیت جهان مسلمانند و بقیه غیر مسلمان. به هر حال، اکثریت جهان در اختیار غیر مسلمان‏ها است؛ ولى در حکومت حضرت مهدى(عج) همه جهان در اختیار مسلمانان قرار مى‏گیرد.

 

ویژگى سوم
ویژگى سوم از برنامه‏هاى حکومت حضرت مهدى(عج) و مهم‏ترین برنامه‏اش مبارزه جدى با ستم و ریشه کن کردن آن است. در این قسمت هم حضرت موفق مى‏شود؛ یعنى ظلم و ستم را ریشه کن مى‏کند. از روایات فراوانى استفاده مى‏شود که حضرت ستم را برطرف مى‏سازد. نه افراد نسبت به هم ظلم مى‏کنند نه حکومت‏ها نسبت به رعیت‏هاى خود و نه حکومتى نسبت به حکومت دیگر. ستم به‏طور کلى برچیده مى‏شود.

 

ویژگى چهارم
ویژگى چهارم این‏که حضرت عدالت را در سراسر جهان گسترش مى‏دهد و اجرا مى‏کند. همه جا به عدالت رفتار مى‏شود و گسترش پیدا مى‏کند. در آن وقت، کسى به کسى ظلم نمى‏کند. همه با عدالت رفتار مى‏کنند؛ مثلاً شوهر به خودش، فرزندانش و خانواده‏اش ستم نمى‏کند و همین‏طور همه به عدالت رفتار مى‏کنند. در اکثر روایاتى که درباره حضرت مهدى(عج) هست این مسأله را شما مى‏خوانید که «یَمْلَأَها قسطأ و عدلأ کما ملئت ظلمأ و جوراً(3)». این از برنامه‏هاى اصلى حضرت است.

 



ویژگى پنجم
ویژگى پنجم حکومت امام زمان(عج) این است که اسلام را در ابعاد مختلف زندگى مردم وارد مى‏کند؛ یعنى اجراى احکام اسلام در ابعاد مختلف زندگى و آن هم در تمام جهان؛ یعنى اداره جهان به وسیله احکام اسلام. در آن روز مسائل جهان (مسائل اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و زندگى و...) و به‏طور کلى جهان با قوانین اسلام اداره خواهد شد. این‏ها مهم‏ترین چیزهایى است که حکومت حضرت مهدى(عج) در صدد ایجاد آن است.
الآن شما توجه دارید که احکام اسلام در کشورهاى اسلامى چگونه اجرا مى‏شود. قطعاً این‏گونه نیست که در کشورهاى اسلامى کاملاً اسلام اجرا شود. البته در مسائل عبادى شاید بعضى کشورها خوب باشند؛ اما در مسائل اقتصادى، اجتماعى، حکومتى، سیاسى و امثال این‏ها خیلى خبرى نیست. آرزوى ظهور حضرت مهدى(عج) و تأسیس حکومت واحد آرزوى عالى و بسیار خوبى است که جهانیان و مسلمانان منتظرش هستند و شیعیان یک مقدار بهتر در انتظارش به سر مى‏برند. منجى عالم و نجات دهنده غیبى حتى در ادیان غیر آسمانى هم وجود دارد. این آرمان عالى و خوبى است؛ ولى صحبت این است که این آرمان خوب چگونه تحقق پیدا مى‏کند و آیا امکان دارد؟ .
قسمت دوم
مسأله دوّم این است که حضرت حکومت واحد جهانى را چگونه ایجاد مى‏کند؟ آیا به واسطه معجزه تحقق مى‏پذیرد؟
آیا خداوند متعال کارى مى‏کند که همه جهان یکباره دگرگون شود یا این‏که از طریق معجزه نیست؟
از راه‏هاى معمول و متعارف است. از روایات استفاده مى‏شود که موفقیت حضرت در تأسیس حکومت به وسیله جنگ و خونریزى و جهاد است که حضرت به وسیله آن پیروز مى‏شود.
چند روایت :
روایت اول
شباهت امام زمان (عج) به پیامبر (ص)
امام محمد باقرعلیه السلام مى‏فرمایند: «و اما شبهه من جدّه المصطفى‏صلى الله علیه وآله...(4)» شباهت حضرت مهدى(عج) به جدش پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله در این است که «...فخروجه بالسیف...(5)» قیامش و نهضتش با شمشیر است.
البته این خود مسأله‏اى است که شمشیر همان شمشیر سابق است یا نه؛ چون در زمان صدور این روایت وسیله جنگ شمشیر بوده، حضرت فرموده شمشیر. حالا در هر زمان با هر سلاحى که در آن زمان است؛ اما به هر حال با سلاح است. «و اما شبهه من جده المصطفى‏صلى الله علیه وآله فخروجه بالسیف و قتله اعداءاللَّه و اعداء رسوله‏صلى الله علیه وآله و الجبارین و الطواغیت و انه ینصر بالسیف و الرعب(6)» حضرت پیروز مى‏شود به واسطه شمشیر و رعبى که در دل دشمنان مى‏افتد که این یک امتیازى است. وقتى که جنگ، یک جنگ واقعاً موفقى باشد، طرف مقابل در درونش ترس مى‏افتد. در ابتداى امر شاید این‏طور نباشد؛ ولى وقتى که استقامت و موفقیت با هم باشد، طرف دیگر مرعوب مى‏شود. «انه ینصر بالسیف و الرعب»؛ ترس در دل دشمنان مى‏افتد و خودشان را تسلیم مى‏کنند. اما مرحله اولش با جنگ است «...و انه لا ترد له رایة(7)...»؛ پرچم‏هایى که حضرت‏علیه السلام به این طرف و آن طرف مى‏فرستد، هیچ کدامشان با شکست روبرو نمى‏شوند.
این جور نیست که بعضى‏ها شکست بخورند، همه موفق مى‏شوند. این روایتى است که وسیله پیروزى را ذکر مى‏کند.

 

روایت دوم
چگونگى شکل‏گیرى حکومت امام مهدى (عج)
سؤال و جواب
بشیر النبّال مى‏گوید: «قلت لابى جعفرعلیه السلام: انهم یقولون ان المهدى لو قام استقامت له الامور عفواً و لا یهریق محجمة دم... .(8)»؛
جواب امام (ع)
اگر قرار بود به وسیله کارسازى و معجزه اوضاع برایش درست مى‏شد، براى پیغمبرصلى الله علیه وآله مى‏شد و در زمان پیغمبرصلى الله علیه وآله انجام مى‏گرفت. در حالى که پیغمبرصلى الله علیه وآله خودش در جنگ دندانش شکست، پیشانى‏اش خون آلود شد، در جنگ‏هاى مختلف شرکت کرد و خودش وارد میدان مى‏شد. پس معلوم است پیروزى باید به وسیله جنگ باشد. این جور نیست که بگوییم براى پیغمبر اسلام‏صلى الله علیه وآله امکان داشت به وسیله معجزه این کار محقق شود؛ اما تحقق پیدا نکرد و آن را گذاشتند براى حضرت مهدى(عج). موفقیت و پیروزى با جنگ و خونریزى است. «...کلاً والذى نفسى بیده(9)...» بعد فرمود: «...حتى نمسح نحن و انتم العرق و العلق(10)...»؛ نه این جور نمى‏شود مگر این‏که ما و شما در میدان جنگ، جنگ کنیم و خونى ریخته شود و عرقى بریزیم در راه جهاد «...ثم مسح جبهته(11)...»؛ سپس حضرت (ع) دستى به پیشانى خود کشید و فرمود باید عرق‏ها جارى شود.
از این قبیل روایت‏ها استفاده مى‏شود که قیام حضرت یک قیام طبیعى و عادى است همراه جنگ و خونریزى و امثال این‏ها. چنان نیست که خود به خود درست شود. وقتى این‏طور شد، ما باید وضع موجود را ارزیابى کنیم. ما انتظار داریم جهان یک روزى در اختیار حضرت مهدى(عج) باشد و در اختیار اسلام باشد و حضرت این را به وسیله جنگ انجام مى‏دهد.
سئوال‏ها
یک مقدارى هم دقت داشته باشیم در وضع موجود و زمان حاضر: سلاح‏هاى موجود، مجهز بودن کشورها به اسلحه‏هاى مختلف اتمى و غیر اتمى. آینده هم نمى‏دانیم به کجا مى‏رسد. این وضع موجود را باید ارزیابى کنیم. باید حساب شود حالا با این وضع ما چه کار کنیم؟ ما چه وظیفه‏اى داریم؟ آیا وظیفه شیعیان در برابر چنان آرمان مهمى این است که تنها براى حضرت و ظهورش دعا کنند و جشن و چراغانى داشته باشند. البته این‏ها اشکال ندارد باید این کارها را بکنیم؛ اما آیا وظیفه منحصر به این‏ها است؟ آیا نباید جهان براى ظهور حضرت آمادگى پیدا کند تا حضرت مهدى(عج) ظهور فرماید. این آمادگى را چه کسى باید به وجود آورد؟
آیا شیعیان در این قسمت مسؤولیت ندارند؟ آیا آن‏ها نیستند که چنین حکومتى را انتظار دارند، پس باید زمینه‏اش را فراهم کنند. من فکر مى‏کنم آمادگى حتماً لازم است. این آمادگى خود به خود به وجود نمى‏آید، ما باید آن را به وجود بیاوریم. البته شاید در طول زمان یک مقدارى از آن به وجود بیاید؛ ولى آن کسانى که منتظر چنین حکومتى هستند، باید زمینه آن را فراهم کنند.
آرمان‏ها
باز مى‏گردیم به آرمان‏هایى که اول داشتیم؛ مثلاً ما مى‏گوییم حضرت مى‏آید تا همه جهان را مسلمان بکند. آیا براى پذیرفتن اسلام آمادگى لازم نیست؟ آیا نباید کارى کرد که مردم جهان آماده پذیرش اسلام باشند؟ الآن چه مقدار آماده‏اند؟ مردم و ما چه مقدار در این قسمت سرمایه‏گذارى کرده‏ایم؟ این مسأله مهم است. ما مى‏گوییم حضرت مى‏آید تا شرک و بت‏پرستى را ریشه‏کن کند. شما توجه دارید که وضع جهان الآن چگونه است؟
آیا مى‏دانید بیش‏تر مردم جهان مشرک هستند؟ این بودایى‏ها و امثال این‏ها همه مشرک هستند. در بسیارى از کشورها بت پرستى رایج است. ما چه مقدار مبارزه با شرک داشته‏ایم و مردم را براى پذیرش توحید آماده کرده‏ایم؟
آیا فکر کرده‏ایم امام(ع) مى‏خواهد بیاید با شمشیر همه این‏ها را بکشد، این که نمى‏شود. حضرت مى‏آید تا یک حکومت واحد جهانى تأسیس کند. ما چه مقدار کار کرده‏ایم؟ آیا وظیفه نداریم؟ ما انتظار داریم حضرت ظهور بکند و ستم را براندازد. ما براى مبارزه با ستم در ایران خودمان چه کرده‏ایم و چه باید بکنیم؟ آیا در مورد اجراى عدالت کامل در خود ایران چه مقدار موفق بوده‏ایم؟ در کشورهاى دیگر چه کارى کرده‏ایم؟ نباید جهان آماده باشد که این ظلم برطرف شود. انتظار داریم که حضرت بیاید با معجزه این کار را بکنند؟ فکر نمى‏کنم این‏طور باشد. این‏ها در صورتى امکان دارد که ما آمادگى داشته باشیم و جهان را براى آن آماده کنیم.
مراحل آماده سازى
مرحله اول
در این باره من به دو قسمت اشاره مى‏کنم: یک قسمت راجع به خود ما است. ما انتظار داریم حضرت ظهور کند و حکومتى تأسیس کند که طبق قوانین اسلام اداره شود و ستم هم نباشد.
آیا ما در زندگى شخصى خودمان ظلم نداریم؟ آیا با دوستان و اطرافیان خود واقعا عادل هستیم؟ هیچ ظلمى نمى‏کنیم؟ آیا ما به زن‏ها، بچه‏ها، همسایه‏ها و همکارانمان ظلم نمى‏کنیم؟ پس ما منتظر حضرت هستیم که بیاید گردنمان را بزند؟! پس اول کار این است که خودمان به اسلام عمل بکنیم. اول راهش این است که ما خودمان به آنچه انتظار داریم که حکومت حضرت مهدى(عج) بیاید و تحقق بخشد، عمل بکنیم. اگر چنین شد، جزء یاران امام مى‏شویم و اما اگر خودمان ظالم هستیم، ستمکار هستیم، اگر در اجتماع خودمان ستم فراوان است، چه کسى بیاید اصلاح کند؟ ما نباید انتظار داشته باشیم حضرت بیاید و ما مشمول پاکسازى حضرت قرار بگیریم.

 

ما باید سعى کنیم احکام اسلام را - چنان که هست - اجرا کنیم و بر اساس اخلاقیات و اجتماعیات آن خودمان را اصلاح کنیم. فرض بفرمایید اگر جمعیت 60 میلیونى شیعه ایران همه خوب شدند و مسلمان واقعى شدند، مى‏توانند یار و یاور امام باشند.

 

مرحله دوم
مرحله دوم این است که ما بتوانیم همین مسأله را به جهانیان تفهیم کنیم و بگوییم اگر شما هم مى‏خواهید زندگى‏تان خوب شود، باید به مسائل اسلامى عمل کنید. اگر بتوانیم یک حکومت عادل بدون ظلم و طبق قوانین اسلام پدید آوریم، مى‏توانیم به جهانیان بگوییم ببینید چه جور حکومت ایران حکومت عادلى است، احکام اسلام چگونه شکوفا شده و عالى شده، شما هم این کار را بکنید. به علاوه باید با وسائل گوناگونى که در اختیار داریم، اسلام و ارزش‏هاى اسلامى را در جهان معرفى کنیم. وقتى جهان آماده شد؛ یعنى همه کسانى که در جهان زندگى مى‏کنند این جور آمادگى پیدا کردند؛ وقتى آن‏هایى که سلاح مى‏سازند، حتى دانشمندان و آن‏هایى که علوم را در اختیار دارند این مسائل را پذیرفتند، آن وقت مى‏توان گفت زمینه ظهور حضرت مهدى(عج) فراهم شده است.
خوب است ما ابتدا وظیفه خودمان را بدانیم و در این راه کوشش بکنیم. بنده فکر مى‏کنم مسأله انتظار مهدى موعود(عج) و نجات دهنده غیبى یک عقیده مهم و سازنده‏اى است که اگر ما شیعیان درست عمل مى‏کردیم، الآن وضع جهانى خیلى بهتر از حالا بود و در نهایت هم باید ما این کار را بکنیم. آن کسى که مى‏تواند این کار را ترویج کند، روحانیت است.
این کارهاى معمولى مانند برگزارى جشن‏ها و امثال این‏ها در مورد امام زمان(عج) مطلوب و خوب است؛ اما اصل هدف در خصوص حضرت گم شده، باید جامعه را به این سو حرکت دهیم.
مهدویت در یهود :
یهودیان معتقدند که در آخر الزمان منجی و رهاننده ای به نام "ماشیح" ظهور خواهد کرد که او را از نسل حضرت داوود ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ می شمارند. لازم به تذکر است که موعود مسلمانان، حضرت مهدی ـ علیه‌السلام ـ نیز از طرف مادرشان به حضرت داوود ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ می رسند! زبور در زبور حضرت داوود ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ که تحت عنوان " مزامیر " در کتاب عهد عتیق آمده است، نویدهایی در مورد ظهور حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ داده شده است. تا جایی که می توان گفت ، در هر بخش زبور اشاره ای به ظهور آن حضرت و نویدی از پیروزی صالحان بر شریران، و تشکیل حکومت واحد جهانی و تبدیل ادیان و مذاهب مختلف به یک دین محکم و آیین مستقیم موجود است. جالب توجه اینکه مطالبی که قرآن کریم پیرامون ظهور حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از زبور نقل کرده، در زبور فعلی عیناً موجود است، و از تحریف مصون مانده است. قرآن کریم چنین می فرماید:‌ " و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون ." ‌ " همانا بعد از ذکر در زبور نوشتیم: زمین به صالحان به ارث خواهد رسید. " طبق روایات متواتر اسلامی، این آیه مربوط به ظهور حضرت مهدی ـ علیه‌السلام ـ می باشد. 1 ـ " … زیرا شریران منقطع خواهند شد، و اما منتظران خداوند، ‌وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود، در مکانش تأمل خواهی کرد و نخواهد بود. و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد …

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  22  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود فایل



لینک منبع و پست :http://campiran.ir/%d9%85%d8%ad%d8%b5%d9%88%d9%84-418-%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa-%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c/
  • ۹۵/۱۱/۳۰
  • reza alavi

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی